کسی چه میداند
شاید همه این پیامبر ها و معجزه شان حقیقت بود
شاید قرآن همانگونه که هست پر شده از حقیقت و راز ..
کسی چه میداند شاید خدا میخواسته برای ما خدایی کند
شاید خدا خیلی ما را دوست داشته
شاید هم الان هم خیلی دوست دارد
کسی چه میداند
ولی ..
شاید ما همان پروژه های آزمایشی انسان ها بودیم که شکست خورد ..
که پر از مشکل بودیم
پر بودیم از دو رویی .. از دروغ .. از کینه .. از نامهربانی ..
پر بودیم از ادعا .. ادعای مسلمان بودن .. فقط ظاهر خوب داشتن ...
شاید ما شکست خوردیم و خدا رفت سر پروژه بعدی .. انسان های آپدیت شده .. ارتقا یافته و بهتر ..
وگرنه
این حجم از دلتنگی .. این حجم از تنهایی .. این حجم از بغض
با آیه ایی که گفته آیا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟!؟ تناقض دارد ....
شاید خدا برای ما کافی بود ..
ما برای خدا کافی نبودیم
وگرنه خدا .. خدایی که پر از بخشش و مهربانیست
او که میگذرد از هر کثافت کاری که در این دنیا انجام میدهیم
او که رسوایمان نمیکند
شاید اگر خوب بودیم و خوب میماندیم .. خدا وعده نمیداد جهنمش را پر کند از آدم ها بد
شاید خدا چیزهایی که در این دنیا حرام کرده را در بهشتش حلال نمیکرد..
شاید ما شکست خوردیم ... و خیلی زود هم منقرض میشویم ..
و کسی ما را یادش نیست .. ما فراموش شده ایم...
+چرت و پرت های یک مغز خاموش
امضا.شاه سیاه